شاعر : کادر حوزه علمیه الزهرا (س) گنبدکاووس
نظر از: رحیمی [عضو]
با سلام و آرزوی زیارت کربلا
عشقت مرا دوباره از این جاده میبرد
سخت است راه عشق ولی ساده میبرد
پای پیاده آمدم و شوق وصل تو
من را اگر چه از نفس افتاده، میبرد
دلهای عاشقان جهان کربلای توست
نام تو را هر عاشق آزاده میبرد
فریاد غربتت دل ما را تمام عمر
با کاروان نیزه از این جاده میبرد
این جاده دیده قافله اشک و آه را
بر روی نیزه ها سر خورشید و ماه را
دیدهست در تلاطم طوفان بیکسی
یک کاروان بنفشه بیسرپناه را
آن شب که ماند یاس سهساله میان راه
یک لحظه بر نداشته از او نگاه را
در آخرین وداع غریبانه حرم
دیده عبور خواهری از قتلگاه را
آنجا که داغ از جگرش بوسهها گرفت
گلزخم از نگاه ترش بوسهها گرفت
وقتی رسید او که سر از دست رفته بود
از زخمهای شعله ورش بوسهها گرفت
اما گذاشت بر دل او حسرتی، نسیم
از گیسوان همسفرش بوسهها گرفت
از راه دور دختر هجران کشیدهای
هر بار از لب پدرش بوسهها گرفت
در باغ نیست غیر گل اشک و ارغوان
داغی نشانده بر دل آلالهها، خزان
اما گذشت هر چه که بود آن چهل غروب
برگشته سوی کرب و بلا باز کاروان
با کاروان غربت از این جاده آمدیم
ما را رسانده قافله ی تو به آسمان
حالا رسیدهایم و سحرگاه جمعه است
«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
یوسف رحیمی
یا علی علیه السلام
نظر از: محافظین حریم زینبی(س) [عضو]
سلام علیکم. عکس نوشته در وبلاگ محافظین حریم زینب درج گردید.
http://mohafezin-zeinabi.kowsarblog.ir/?p=285560&more=1&c=1&tb=1&pb=1
همچنین شما می توانید مطالب خود را در؛
- در شبکه کوثرنت،قسمت گروه ها، گروه محافظین حریم زینبی(سلام الله علیها)
- و در فراخوان سبک زندگی حسینی
ارسال نمائید.
با تشکر فراوان
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو]
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
فرم در حال بارگذاری ...