مدرسه علمیه الزهرا س گنبد کاووس

|خانه|ورود
چرا به امام حسن مجتبی(ع)،کریم اهل بیت می گویند؟
ارسال شده در 10 خرداد 1397 توسط مدرسه علمیه الزهرا س گنبدکاووس در مقالات

 امام حسن مجتبی (ع) نسبت به دردمندان و تیره بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه ‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حرکت انسان‌دوستانه جز خداوند را مدنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتی خود ایشان به سراغ فقرا می‌ رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می ‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.(1)

امام حسن مجتبی (ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می ‌بخشید. مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌ نظیری ثبت کرده‌ اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(2)

ادامه »

امام حسن مجتبي ع کریم
نظر دهید »
همنوا با ابوحمزه (خدایا به جزتو امیدی ندارم و اگر به غیر تو امید داشتم ناامیدم کرد)
ارسال شده در 10 خرداد 1397 توسط مدرسه علمیه الزهرا س گنبدکاووس در داستان

 در هفت سالگی با مفهوم نداشتن پدر آشنا شدم . در این روزهای سخت بود که مادر جوانم با چهار دختر ، پدر و مادر خانواده شد . او همچون کوه  حامی فرزندانش شد و تمام خوشی های دنیا را برای خودش حرام کرد تا فرزندانش را به  رشد و تعالی برساند . این روزهای ادامه داشت و فرزندان بزرگ و بزرگتر شدند. در همین روزهای پرکار ، مادر، دو دخترش را عروس کرد و من و خواهر بزرگترم همراه مادر زندگی ساده اما خوشی را داشتیم .

من دختر کوچک خانواده بودم و سخت درس می خواندم تا مادرم را به آرزویش برسانم . دوست داشتم مادرم آرزوهای بربادرفته اش را در من ببیند .

در بهار 17 سالگی ام بود که تازه امتحاناتم با نمرات عالی تمام شده بود و  به قولی داشتم یک نفس راحت می کشیدم و غرق در آرزوهای رنگینم بود .در یکی از همان شب های خرداد ماه بعد از صرف یک شام ساده دورهمی ، من و خواهرم راهی اتاق خواب شدیم و بعد از کمی گفت و گوی خواهرانه به خواب رفتیم . مادرم معمولا دیرتر از من و خواهرم می خوابید ..نمی دانم شاید می خواست اول خوابیدن و آرامیدن فرزندانش را ببیند و بعد خودش بخوابد .

در عالم خواب بودم که با صدای جیغ وحشتناک خواهرم از خواب پریدم و سراسیمه خودم را به حیاط رساندم. مادرم همیشه عادت داشت که در نیمه های شب به حیاط می رفت و در آنجا دست به دعا و مناجات برمی داشت . گویا در آن شب دیگر دست هایش وصل به خدا شده بود و خدا دیگر دست های مادرم را به ما پس نداد ….

ادامه »

امید توکل بر خدا خدا دعا دعای ابوحمزه ثمالی مادر ناامیدی نیاز همنوا باابوحمزه
13 نظر »
ﻣﻦ ﺩﺭ ﻏﺮﺏ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﺪﯾﺪﻡ
ارسال شده در 7 خرداد 1397 توسط مدرسه علمیه الزهرا س گنبدکاووس در بدون موضوع

ﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺩﻭﺭﻩ ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ ﺑﻪ ﻫﻠﻨﺪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﻣﯿﮕﻔﺖ :ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﭐﻣﺴﺘﺮﺩﺍﻡ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻫﻠﻨﺪ ﺭﻓﺘﻢ .

ﺑﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻓﺮﻭﺵ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺻﻮﺗﯽ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﻭ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﺮﺩﻡ .

ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ :ﻗﯿﻤﺘﺶ ۶۹۵ ﯾﻮﺭﻭ ﺍﺳﺖ .

ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻌﺪﯼ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻗﯿﻤﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ..

ﮔﻔﺘﻨﺪ :۶۹۵ ﯾﻮﺭﻭ

ﻧﺨﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﻗﯿﻤﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻭﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺭﻓﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﻫﺮ ﭘﻨﺞ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ۶۹۵ ﯾﻮﺭﻭ .

ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﭘﻨﺠﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﻮﻗﻊ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﺵ ﮔﻔﺖ

ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﻨﯿﺪ؟؟

ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻠﻪ، ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺨﺮﻡ .

ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻗﺼﺪ ﺧﺮﯾﺪﻥ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﻫﻤﯿﻨﺠﺎ ﺑﺨﺮﯾﺪ ، ﺯﯾﺮﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺍﯾﻦ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﻫﻠﻨﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻠﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ

ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺟﻨﺎﺱ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﻭ ﻣﻘﻄﻮﻉ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﮏ ﻭ ﭼﻮﻧﻪ ﺯﺩﻥ ﻫﻢ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ !

ﻓﮑﺮﯼ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ :

ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ، ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ .

ﺍﺯ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﯾﮏ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﯿﺰ ﻫﻔﺘﺼﺪ ﯾﻮﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﻭ ﺑﺎﻗﯿﻤﺎﻧﺪﻩ ﭘﻮﻟﻢ ﮐﻪ ﭘﻨﺞ ﯾﻮﺭﻭ ﺑﻮﺩ ﻣﺎﻧﺪﻡ

ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮐﺎﺭﺗﻦ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺷﻤﺮﺩ

ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﭘﻨﺞ ﯾﻮﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ

ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﯾﮏ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﺻﺪ ﯾﻮﺭﻭﯾﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﯾﻮﺭﻭﯾﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﭘﻨﺞ ﯾﻮﺭﻭﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﺪ ۱۵۵ ﯾﻮﺭﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ !

ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻗﺎ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯿﺪ ﻗﯿﻤﺖ ﻣﻘﻄﻮﻉ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﻧﺪﺍﺭﺩ؟

ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ۱۵۰ ﯾﻮﺭﻭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺭﻭ ﭼﺮﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻧﺪﯾﺪ؟؟ !!

ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﺍﯾﻦ ۱۵۰ ﺗﺎ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﻫﻠﻨﺪﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﺴﺎﻓﺮﻫﺎ ﺍﺯ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻣﻌﺎﻑ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻡ .

ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﯿﺪ ﺟﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﺳﺪﺁﺑﺎﺩﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ .

ﻣﻦ ﺩﺭ ﻏﺮﺏ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﺪﯾﺪﻡ ﻭﺩﺭ ﺷﺮﻕ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﺍﺳﻼﻡ ﻧﺪﯾﺪم.

نظر دهید »
روزه و مقام شاکران
ارسال شده در 7 خرداد 1397 توسط مدرسه علمیه الزهرا س گنبدکاووس در مقالات

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی… َلَکَ الْحَمْدُ عَلی بَسْطِ لِسانی اَفَبِلِسانی هذَا الْکالِّ اَشْکُرُکَ اَمْ بِغایه جَهْدی فی عَمَلی» (دعای ابوحمزه ثمالی)


ایجاد انگیزه[۱]

روزی حضرت داود (ع) از خدا درخواست کرد تا همنشین او را در بهشت معرفی کند. از جانب خداوند به او ندا رسید فردا از شهر بیرون برود، اولین کسی را که در دروازه شهر می‌‎بیند، همنشین او در بهشت خواهد بود. روز بعد حضرت داود (ع) به اتفاق فرزندش حضرت سلیمان (ع) از شهر خارج شدند و پیرمردی را دیدند با پشته‌ای هیزم بر دوش، کنار دروازه شهر نشست و هیزمش را به فردی فروخت.

حضرت داود (ع) پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: آیا ممکن است امروز ما را مهمان کنید؟ پیرمرد پاسخ داد، مهمان حبیب خداست. بفرمایید!

پیرمرد مقدارى گندم خرید و آسیاب کرد و سپس آن را خمیر نمود و بر روى آتش گذاشت و سه عدد نان پخت. او نان‌ها را با مقدارى نمک و آب سر سفره گذاشت و خود دو زانو نشست و لقمه‌ها‏ را با «بسم اللَّه» در دهان مى‏گذاشت و پس از خوردن آن یک «الحمد للَّه» مى‏گفت و همین کار را تا آخر ادامه داد.

بعد از صرف ناهار، پیرمرد دستانش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! هیزمی را که فروختم، درختش را تو رویاندی؛ شاخه‌های درخت را تو خشک کردی؛ نیروی کندن هیزم را تو به من دادی؛ مشتری را تو فرستادی که هیزم‌ها را بخرد و گندمی را که خوردیم؛ بذرش را تو رویاندی؛ وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز تو به من عطا کردی. در برابر این همه نعمت من چه کرده‌ام؟ پس شکر و سپاس مخصوص توست.

سپس پیرمرد بلند بلند گریه کرد.

حضرت داود (ع) به فرزندش سلیمان (ع) گفت: «فرزندم، باید چنین بنده‏اى در بهشت صاحب مقام باشد، زیرا بنده‏اى از ایشان شاکرتر ندیده‏ام[۲]»

امام سجاد (ع) در فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی به فضیلت اخلاقی شکر اشاره کرده است: «(الهی) َلَکَ الْحَمْدُ عَلی بَسْطِ لِسانی اَفَبِلِسانی هذَا الْکالِّ اَشْکُرُکَ اَمْ بِغایه جَهْدی فی عَمَلی اُرْضیکَ وَما قَدْرُ لِسانی یا رَبِّ فی جَنْبِ شُکْرِکَ وَما قَدْرُ عَمَلی فی جَنْبِ نِعَمِکَ وَاِحْسانِکَ؛ (خدایا!) ستایش مخصوص توست به جهت اینکه زبانم را باز کردی، آیا با این زبان خسته‌ام، تو را سپاس گویم یا با نهایت کوششم در کردارم تو را خوشنود سازم؟ و پروردگارا! زبانم در برابر سپاس تو، چه ارزشی دارد؟ و کردارم در کنار نعمت‌هایت و احسانی که به من کرده‌ای، چه مقامی دارد»

این فراز از دعا اشاره به دو نوع از شکر و سپاس در برابر نعمت‌های خداوند متعال دارد. «شکر زبانی» و «شکر عملی»

ادامه »

ابوحمزه ثمالی دعا روزه شاکر پاداش
نظر دهید »
او کیست که خدا سلامش می رساند؟
ارسال شده در 5 خرداد 1397 توسط مدرسه علمیه الزهرا س گنبدکاووس در بدون موضوع

او کیست که وفاتش تولد ((عام الحزن)) است در قلب رسول(ص)؟

او کیست که هجای نامش رمز بارش چشمان پیامبر(ص) است؟ 

او خدیجه است همان که دل برد از حبیب خدا. همان که وقتی نامش به میان می آمد پیامبر می فرمود: ((خدیجه! کجا دیگر مانند خدیجه پیدا می شود؟))[1]

بعد از خدیجه ((آه)) میهمانِ دل رسول الله است. 

ای بانویی که زنده شد عصمت زنام تو

پیک خداست حامل عرض سلام تو

ای آفتاب لم یزلی همنشین تان

ای کوثر بهشت نبی هم کلام تو

پیراهن رسول کفن شد که گل کند

تا روز حشر عطر نبی در مشام تو

سال عزاست چون تو به پرواز میرسی

ای مطلع غم همه حسن ختام تو

تا بر فراز ماذنه ها نام مصطفی است

ثبت است بر جریده عالم دوام تو

جواد هاشمی

بادصبا

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 36

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مناسبتی
  • نماز
  • مقالات لاتین (حضرت زینب(س) )
  • دلنوشته زینبیه
  • شعر زینبیه
  • مقالات (حضرت زینب (س) )
  • تصاویر (حضرت زینب(س) )
  • کلیپ (حضرت زینب (س) )
  • نوحه - روضه (حضرت زینب (س) )
  • معرفی کتاب
  • معرفی وبلاگ و سایت های مفید
  • شخصیت های زینبی تاریخ
  • شیوه های سخنرانی
  • پیامک
  • شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س)
  • شخصیت های زینبیه تاریخ
  • کرامات زینبیه
  • بروشور
  • محافظین حریم زینبی
  • سخنان ناب و کوتاه
  • دانلود سخنرانی
  • شعر
  • دلنوشته
  • معرفی حوزه علمیه الزهرا (س) گنبدکاووس
  • دانلود
  • انقلاب اسلامی
  • ثبت نامه حوزه علمیه ورودی97-96
  • محرم
  • حدیث
  • داستان
  • نکته روز
  • نکات جالب و کوتاه وخواندنی
  • حضرت زهرا(س)
  • مقالات
  • اخبار
  • اربعین
  • فاطمیه
  • انقلاب
  • ماه رمضان
  • شهادت
  • غدیرخم
  • میلاد
  • حوادث

آخرین مطالب

  • در سوگ شهادت حضرت علی (ع)
  • رمضان با کرونا؛ حسرت شب‌های قدر حرم و زیبایی یاری مومنانه
  • آیت الله سبحانی: مردم در شب‌های قدر برای رفع بیماری کرونا دعا کنند
  • یک عمر خودمان را پیش مرگ مردم کردیم و امروز هم آبروی مان را با خدا معامله می‌کنیم
  • مرگ تو جهانی را محزون و جهانی را خوشحال کرد
  • پرستار و پرستاری در کلام مقام معظم رهبری
  • فرشتگان رحمت
  • تولد حضرت زینب(س) و روز پرستار
  • اعتراض یا فتنه و اعتشاش
  • میلاد رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

آشنایی با فضای فیزیکی حوزه

اسلاید شو

مدرسه علمیه الزهرا س گنبد کاووس

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

مترجم

مترجم سایت

  • تماس
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان