زمان های قدیم توی یکی از محله ها چند تا بچه شر و شور بودن که با تیر کمون سنگی می زدن لامپ های محله رو می شکستند و هر بار شهرداری میومد و لامپ های جدید می گذاشت.
اما بعد مدتی شهرداری دیگه لامپ نگذاشت و محله تاریک تاریک شد. مردم جمع شدن و کلی نامه نوشتن و خواهش و التماس کردن تا شهرداری دوباره براشون لامپ بگذاره. شهرداری هم فقط یک دونه لامپ برای اون محله گذاشت و گفت اگه ازین لامپ خوب محافظت کردین بقیه لامپ ها رو هم میگذاریم.
چندین هزار سال قبل مردم یه جایی به اسم کوفه برای امام زمانشون که روشنگرراه زندگیشون بود نامه نوشتن و از امام حسین (ع) خواستن به اون شهر بیان تا اون ها از فیض حضور حضرت بهره مند بشن.
امام حسین (ع) برای اینکه ببینه واقعاً دعوت اون ها درست هست یا خیر و ازاوضاع کوفه با خبر بشن، مسلم بن عقیل رو به عنوان نماینده به شهر کوفه فرستادن. ابتدا مردم زیادی با مسلم بیعت کردند اما وقتی پای مادیات و دنیا باز شد همشون عقب کشیدن و مسلم رو تنها گذاشتند.
حالا بعد هزار چندسال که مردم توی تاریکی بودن، کلی پیش درگاه خدا گریه و التماس و دعا کردن تا خدا یه چراغ هدایتشون و امام زمانشون براشون بفرسته.اما بجای امام زمان یه چراغ مثل مسلم فرستادن به اسم سید علی خامنه ای. گفتن ببینین اگه از این چراغ محافظت کردین و قدر دونستین که امام زمان رو می فرستیم اما اگه بخواین مثل مردم کوفه پشت مسلم رو خالی کنین از امام زمان خبری نیست.
حالا یه عده فریب ابن زیاد و گوساله سامری اون رو خوردن و بخاطر منافع مادی خودشون نامه جام زهر می نویسن یا میان توخیابون شعار میدن و فتنهدرست می کنن تا به نوعی پشت این مسلم روهم خالی کنن. آهای باتو هستمتوکه ادعای امام زمانی بودنت میشه، چقدر میتونی قدر مسلم امام زمانت رو بدونی.
با حضور در راهپیمایی 22بهمن دوباره با مسلم زمان بیعت محکمی ببندیم…
با برداشت از وبلاگ http://kafashi.blogfa.com/